جالبه.. شنبه تشیع جنازت بود و امروز تولدته..

یه سال بزرگتر شدی؟! 

الان ۱۶سالته دیگه؟!

تو امروز باید شمعهای تولدتو فوت میکردی، نه اینکه زیر خاک باشی دخترمهتاب..

مهدیه..

صدامو میشنوی؟! 

اونجا برات تولد میگیرن؟! 

اگه اذیتت کردن.. بهم بگو.. خودم پدرشونو در میارم..

مهدیه..

قلبم درد میکنه.. چشمام میسوزه.. صدام دیگه بالا نمیاد..

چرا روز تولدت لباس‌سیاه تنمه؟!

کاش لاقل توی مدرست بودم.. مطمئنم قراره جشن بزرگی برات بگیرن..

اینکه توی روستا خاکت کردن و حتی قبرت ازم دوره.. اینکه توی یه‌مدرسه نیستم باهات و اینجا کسی درکم نمیکنه.. اینکه..

حس نوشتن نیست دیگه..

تولدت مبارک دخترمهتاب..🖤

آسوده بخواب..🖤